اتاقم رو جمع کردم و جارو کردم. به مامان گفتم سر راهش جزوهها رو پرینت بگیره. پادکست گوش دادم و ظرفارو شستم. الانم داره بقیهی پادکستو گوش میدم خرمالویی که همسایه چپیمون آورده رو میخورم و باید آماده شم برم کلاس رانندگی.
نامه اول به دلبر بازدید : 177
جمعه 22 آبان 1399 زمان : 14:37