دیشب داشتم غر میزدم و ظرف میشستم که دختر خاله ام و خاله ام با کیک و فشفشه اومدن خونمون یه روز زودتر سوپرایزم کردن و از بی کیکی و بی تولدی درم آوردن=)))) بعد اون یکی دختر خاله امم اومد خونمون و همه با هم رفتیم خونه مامانبزرگمینا تولد گرفتیم با داییم با بقیه خالهها.
اولین روزِ آبان ماه بازدید : 181
جمعه 1 آبان 1399 زمان : 9:36